تا 2 سال پیش هیچ وقت از خدا کمک نمی خواستم و هیچ وقت هم مشورت نمی کردم همیشه می گفتم که خودم مهمم و باید تصمیم بگیرم غافل از اینکه اگه با خدا نباشی به گمراهی کشیده می شی یک بار از خدا کمک خواستم و جواب گرفتم از گمراهی نجاتم داد که اگه بیشتر جلو می رفتم نمی دونم به ناکجاها سر در می آورم.
حالا خدا هست .خدا را پیدا کردم و معنی عشق به خدا رو فهمیدم .
پس از خدا بخواییم :
آن را که تویی چاره بیچاره نخواهد شد
خدایا
همیشه در ذهن من باش وقتی که از خواب بیدار میشوم سراسر روز بر من بتاب
بگذار هر دقیقه زمانی باشد برای همنشینی با تو
نگذار فراموش کنم در هر ساعت
از این که با من مانده ای و خواهی ماند تا صدای مرا بشنوی و به من پاسخ دهی شکر به جا آورم
خدایا وقتی که شب می رسد بگذار که افکارم از تو و عشق تو آرامش گیرد بگذار که خوابم از امنیت و مهر تو اطمینان داشته باشد و آگاه باشد که من ( ما ) متعلق به تو هستیم
خدایا وقتی که سرم روی سینه ی عشق است سایه ات را از سر من ( ما ) دریغ نکن بگذار که زیر سایه ی پر مهرت از عشق سرشار شویم .
شاد باشین
یا حق
گلهای شما()