• وبلاگ : ماهِ پنهان
  • يادداشت : توقع
  • نظرات : 2 خصوصي ، 3 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام مطلب جالب و مفيدي بود

    ديگه به ماسر نمي زني ابجي

    سلام


    شهادت پاسدار سبزپوش حريم ولايت (علي عربي) را تبريک وتسليت عرض ميکنم

    آپم ومنتظر شما [گل][گل]

    سلام...
    ممنونم که خبرم کردي و خوشحالم بعد مدتها.........
    اپت عالي بود
    باز اپ کردي خبرم کن
    منتظرم

    "روي جاده ي نمناك"

    اگرچه حاليا ديريست كان بي كاروان كولي
    ازين دشت غبار آلود كوچيده ست
    و طرف دامن از اين خاك دامنگير برچيده ست
    هنوز از خويش پرسم گاه
    آه

    چه مي ديده ست آن غمناك روي جاده ي نمناك ؟
    زني گم كرده بويي آشنا و آزار دلخواهي ؟
    سگي ناگاه ديگر بار
    وزيده بر تنش گمگشته عهدي مهربان با او
    چنان چون پاره يا پيرار ؟

    سيه روزي خزيده در حصاري سرخ ؟
    اسيري از عبث بيزار و سير از عمر
    به تلخي باخته دار و ندار زندگي را در قناري سرخ ؟
    و شايد هم درختي ريخته هر روز همچون سايه در زيرش
    هزاران قطره خون بر خاك روي جاده ي نمناك ؟
    چه نجوا داشته با خويش ؟

    پيامي ديگر از تاريكخون دلمرده ي سوداده كافكا ؟
    همه خشم و همه نفرين ، همه درد و همه دشنام ؟
    درود ديگري بر هوش جاويد قرون و حيرت عصباني اعصار
    ابر رند همه آفاق ، مست راستين خيام ؟
    تقوي ديگري بر عهد و هنجار عرب ، يا باز
    تفي ديگر به ريش عرش و بر آين اين ايام ؟
    چه نقشي مي زده ست آن خوب
    به مهر و مردمي يا خشم يا نفرت ؟
    به شوق و شور يا حسرت ؟

    دگر بر خاك يا افلاك روي جاده ي نمناك ؟
    دگر ره مانده تنها با غمش در پيش آيينه
    مگر ، آن نازنين عياروش لوطي ؟
    شكايت مي كند ز آن عشق نافرجام ديرينه
    وز او پنهان به خاطر مي سپارد گفته اش طوطي ؟
    كدامين شهسوار باستان مي تاخته چالاك
    فكنده صيد بر فتراك روي جاده ي نمناك ؟
    هزاران سايه جنبد باغ را ، چون باد برخيزد
    گهي چونان گهي چونين
    كه مي داند چه مي ديده ست آن غمگين ؟
    دگر ديريست كز اين منزل ناپاك كوچيده ست
    و طرف دامن از اين خاك برچيده ست

    ولي من نيك مي دانم
    چو نقش روز روشن بر جبين غيب مي خوانم
    كه او هر نقش مي بسته ست ،‌ يا هر جلوه مي ديده ست
    نمي ديده ست چون خود پاك روي جاده ي نمناك